پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشیمطالعات طب ورزشی2322-165882020170120Prediction of Ankle and Knee Injuries with Static Leg Balance Testپیشبینی آسیبهای مچ پا و زانو بهوسیلۀ آزمون تعادل ایستا173689710.22089/smj.2017.897FAخلیلخیام باشیاستاد تربیت بدنی و علوم ورزش دانشگاه اصفهاننویدقدوسیکارشناس ارشد آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی دانشگاه اصفهانعلیرضافلاحکارشناس ارشد آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی دانشگاه اصفهانJournal Article20151206With expansion of sport activities, sport related injuries have also increased. Several studies revealed that one of the risk factors for lower extremity injuries is balance weakness. The purpose of the present study was to predict lower extremity injuries using single leg balance test. Five hundred and one professional male and female athletes participated in this research. Before the start of the season, single-leg balance test was administered, and at the end of the season the lower extremity injuries reports were gathered from team physicians. The discriminant analysis and chi-square were used for statistical analysis. According to the findings, single-leg balance test may predict the players’ risk of ankle and knee injuries<strong>با گسترش ورزش، آسیبهای ورزشی نیز افرایش یافته است. مطالعات نشان دادهاند که یکی از عوامل خطرزا در آسیبهای اندام تحتانی، ضعف تعادل است؛ لذا، هدف از انجام پژوهش حاضر،</strong><strong> پیشبینی آسیبهای مچ پا و زانو بهوسیلۀ آزمون تعادل ایستا</strong><strong> بود. جهت انجام پژوهش، 501 ورزشکار حرفهای زن و مرد بهصورت نمونۀ دردسترس موردبررسی قرار گرفتند. پیش از شروع فصل ورزشی، آزمون تعادل تکپا از آزمودنیها اخذ گردید و در انتهای فصل نیز گزارش آسیبهای اندام تحتانی از پزشک تیم دریافت شد. براساس نتایج آزمونهای تحلیلی خیدو و تحلیل تشخیص مشاهده میشود که بین تعادل ورزشکاران و آسیبهای اندام تحتانی ارتباط معناداری وجود دارد. نتایج بیانگر این هستند که آزمون تعادل تکپا میتواند بهعنوان یک آزمون پیشبینیکننده در آسیبهای اندام تحتانی مورداستفاده قرار گیرد.</strong>پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشیمطالعات طب ورزشی2322-165882020170120Comparison of Leg Stiffness and Maximum Ground Reaction Force on Area-Elastic Surfaces with Different Stiffness with Focus on Surface Familiarityمقایسۀ سفتی اندام تحتانی و حداکثر نیروی عکسالعمل عمودی زمین طی حرکت روی سطوح الاستیک پهن با سفتیهای مختلف با تأکید بر آگاهی از میزان سفتی375287910.22089/smj.2017.879FAسید عباسفرجاد پزشکدکتری بیومکانیک ورزشی، دانشگاه خوارزمی تهرانحیدرصادقیاستاد بیومکانیک ورزشی، دانشگاه خوارزمی تهران0000-0001-6563-9882محمدشریعت زاده جنیدیاستادیار فیزیولوژی ورزشی، پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشیزهراصفایی پوراستادیار دانشکده ارتوپدی فنی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهرانJournal Article20160413The purpose of this study was to compare vertical stiffness and maximum ground reaction force on elastic surfaces with different stiffness with focus on surface familiarity. Vertical stiffness and maximum ground reaction force during hopping and landing from height on five surfaces with 200–500 kN stiffness were measured for 30 young men. The results of the analysis of variance showed that there were significant differences in leg stiffness on different surfaces, and also before and after familiarity with surfaces. According to the results of this study, unlike other objects, human adapts himself when encountering new surface and in this way, depending on the task, can keep normal center of mass pattern and reduce the forces. <strong>هدف از این پژوهش، مقایسۀ سفتی اندام تحتانی و حداکثر نیروی عکسالعمل عمودی زمین طی حرکت روی سطوح الاستیک پهن با تأکید بر آگاهی از میزان سفتی بود. بدینمنظور، سفتی اندام تحتانی و نیروی عکسالعمل زمین 30 مرد جوان در تکالیف هاپینگ و فرود از سکو روی پنج سطح با سفتی 200 تا 500 کیلونیوتن بر متر مورداندازهگیری قرار گرفت. نتایج آزمون آنالیز واریانس نشان میدهد که بین سفتی اندام در سطوح مختلف و نیز قبل و بعد از آشنایی با سطح، تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به یافتههای این پژوهش مشخص میشود که انسان برخلاف اجسام، هنگام برخورد با سطحی جدید، خود را با آن منطبق میکند تا از این طریق و بسته به تکلیف موردنظر، دینامیک طبیعی مرکز جرم و بازده حرکت حفظ شده و نیروها تعدیل گردند. </strong>
<strong> </strong>پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشیمطالعات طب ورزشی2322-165882020170120Comparison of the Amount and Ratio of Ankle Muscles Isometric Strength in Persons with Planus, Cavus and Normal Foot Typesمقایسۀ میزان و نسبت قدرت ایزومتریک عضلات مچ پا در افراد دارای کف پای صاف، گود و طبیعی537289810.22089/smj.2017.898FAمهدیقادریاندانشجوی دکتری آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی دانشگاه اصفهان0000-0001-6677-6248غلامعلیقاسمیدانشیار آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی دانشگاه اصفهان0000-0002-0000-0000Journal Article20160422The purpose of this study was to compare the amount and ratio of ankle muscles isometric strength in persons with planus, cavus, and normal foot types. Male students (n=450) were assessed with podoscope, foot scanner and Staheli index, and 90 of them were selected and divided into planus, cavus and normal foot groups (n=30). To measure isometric strength, we used a digital dynamometer. Average isometric strength of invertors in planus group was less than that in cavus and normal foot groups. Compared with cavus group, mean isometric strength of dorsiflexors and the ratio of invertor muscles isometric strength to evertor muscles isometric strength in planus group were smaller and greater, respectively. The results were indicative of weakness in invertors, dorsiflexors, and the ratio of invertors to evertors in planus group. Therefore, it is recommended to flexible planus foot deformity correction emphasis on strengthening invertors and dorsiflexors. <strong>هدف از پژوهش حاضر، مقایسۀ میزان و نسبت قدرت ایزومتریک عضلات مچ پا در افراد دارای کف پای صاف، گود و طبیعی بود. بدینمنظور، 450 دانشآموز پسر با دستگاه پدوسکوپ، اسکنر کف پا و شاخص استاهلی ارزیابی گردیدند که از میان آنها، 90 نفر انتخاب شدند و در سه گروه 30 نفری کف پای صاف منعطف، گود و طبیعی قرار گرفتند. قدرت ایزومتریک نیز با استفاده از دستگاه دینامتر دیجیتال اندازگیری گردید. نتایج نشان میدهد که میانگین قدرت اینورتورها در گروه پای صاف، کمتر از گروههای پای گود و طبیعی است. در گروه پای صاف نیز میانگین قدرت دورسی فلکسورها، کمتر بوده و نسبت قدرت عضلات اورتور به </strong><strong>اینورتور، </strong><strong>بیشتر از گروه پای گود میباشد. علاوهبراین، یافتهها حاکی از ضعف اینورتورها، دورسی فلکسورها و اینورتورها نسبت به اورتورها در گروه پای صاف میباشد؛ بنابراین، توصیه میشود در اصلاح ناهنجاری کف پای صاف منعطف، بر تقویت اینورتورها و دورسی فلکسورها تأکید شود. </strong>پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشیمطالعات طب ورزشی2322-165882020170120Relationship between Lower Extremity Muscle Strength and Functional Balance in Children with Spastic Cerebral Palsyبررسی ارتباط بین قدرت عضلات اندام تحتانی و تعادل عملکردی در کودکان فلج مغزی اسپاستیک738885710.22089/smj.2017.857FAلیلایوزباشیدانشجوی دکتری آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی دانشگاه تهرانمحمد حسینعلیزادهاستاد آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی دانشگاه تهرانانوشیروانکاظم نژاداستاد آمار زیستی دانشگاه تربیتمدرسسیروسچوبینهدانشیار فیزیولوژی ورزشی دانشگاه تهرانJournal Article20160507Damage to the developing brain of cerebral palsy children leads to compromised balance and muscle strength, difficulties in performing activities of daily life and walking,which results in falls. The aim of this study was to examine the relationship between lower extremity muscular strength and functional balance in children with cerebral palsy. For this purpose, 54 males (aged 6–12) with cerebral palsy, in gross motor function classes I–III, were selected. The results showed no significant relationship between muscle strength of lower limb and functional balance. Therefore, these two factors are independent of each other, and exercises must be used in as a complement to improve the performance of daily activities and avoid falls.<strong>صدمه به مغز درحالرشد افراد فلج مغزی، منجر به نقص در تعادل و قدرت عضلانی می</strong><strong></strong><strong>شود و مشکلاتی را در انجام فعالیت</strong><strong></strong><strong>های زندگی روزمره و راهرفتن بهوجود می</strong><strong></strong><strong>آورد و سبب افتادن می</strong><strong></strong><strong>شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین قدرت عضلات اندام تحتانی و تعادل عملکردی کودکان فلج مغزی اسپاستیک میباشد. بدینمنظور، 54 کودک فلج مغزی پسر 6 تا 12 ساله که طبق کلاس</strong><strong></strong><strong>بندی عملکرد حرکتی درشت در کلاس</strong><strong></strong><strong>های یک تا سه قرار داشتند، انتخاب شدند. نتایج نشان میدهد که بین قدرت عضلات اندام تحتانی و تعادل عملکردی، رابطۀ معناداری وجود ندارد؛ بنابراین، این دو عامل مستقل از یکدیگر هستند و تمرینات میبایست بهصورت مکمل و درجهت بهبود کارایی در انجام فعالیت</strong><strong></strong><strong>های روزمره و جلوگیری از افتادن مورداستفاده قرار گیرند.</strong>پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشیمطالعات طب ورزشی2322-165882020170120Comparing the Effects of Ten Weeks of Regular Corrective Exercise and Corrective Exercise with Whole Body Vibration Apparatus on Upper Cross Syndromeمقایسۀ تأثیر 10 هفته تمرینات اصلاحی مرسوم و تمرینات اصلاحی با دستگاه ویبریشن تمام بدن بر سندرم متقاطع فوقانی8910690010.22089/smj.2017.900FAسیدمحمدحسینیدانشجوی دکتری آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی دانشگاه اصفهان0000-0002-7414-1530نادررهنمااستاد آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی دانشگاه اصفهان0000-0002-7603-4413امیر حسینبراتیدانشیار آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی دانشگاه شهید بهشتی0000-0002-9952-5557Journal Article20160817The purpose of this study was to compare the effects of regular corrective exercise and corrective exercise with whole-body vibration on upper cross syndrome. Subjects were 45 students who were randomly divided into three equal groups: corrective exercise with vibration, regular corrective exercise, and control. Kyphosis (flexible ruler), forward head and round shoulders (side photography) were measured before and after 10-week training. Repeated measure test results revealed significant within-group and between-groups differences in upper cross syndrome between pre-training and post-training values. Regular corrective exercise had a significant effect on upper cross syndrome.<strong>هدف از پژوهش حاضر، مقایسۀ تأثیر تمرینات اصلاحی با دستگاه ویبریشن تمام بدن</strong><strong> با تمرینات مرسوم اصلاحی</strong><strong> بر سندرم متقاطع فوقانی بود. بدینمنظور، 45 نفر از دانشجویان به سه گروه مساوی 15 نفری تمرین اصلاحی مرسوم، تمرین اصلاحی روی دستگاه ویبریشن تمام بدن و کنترل تقسیم شدند. زاویۀ قوس پشتی (بهوسیلۀ خطکش منعطف)، زاویۀ سر و شانۀ جلوآمده (بهوسیلۀ روش عکسبرداری از نمای جانبی) قبل و بعد از دورۀ تمرینی اندازهگیری شد.</strong><strong>نتایج نشان میدهد که </strong><strong>تغییر معناداری در نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر درونگروهی و بین گروهی در میزان ناهنجاری سندرم متقاطع فوقانی وجود دارد.</strong><strong> همچنین، یافتهها بیانگر آن هستند که تمرین اصلاحی روی دستگاه ویبریشن تمام بدن، تأثیر بیشتری از تمرینات مرسوم اصلاحی بر ناهنجاری سندرم متقاطع فوقانی داشته است. تمرینات مرسوم نیز دارای تأثیر معناداری در اصلاح ناهنجاری میباشند. </strong>پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشیمطالعات طب ورزشی2322-165882020170120Effect of 8 Weeks of FIFA 11+ Training on Ground Reaction Force Variables During Single Leg Drop Landing in Young Male Soccer Playersتأثیر هشت هفته تمرینات 11+ فیفا بر متغیرهای نیروی عکسالعمل زمین هنگام حرکت فرود تکپا در بازیکنان فوتبال مرد جوان10712489510.22089/smj.2017.895FAوحیدقاسمی پائین دهیدکتری آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی دانشگاه خوارزمیسید صدرالدینشجاع الدیندانشیار آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی دانشگاه خوارزمیاسماعیلابراهیمی تکامجانیاستاد فیزیوتراپی دانشگاه علوم پزشکی تهرانامیرلطافت کاراستادیار آسیبشناسی ورزشی و حرکات اصلاحی دانشگاه خوارزمیمنصوراسلامیدانشیار بیومکانیک ورزشی دانشگاه مازندرانJournal Article20160927The aim of this study was to investigate the effect of 8 weeks of FIFA 11+ training on ground reaction force variables during single leg drop landing in young male soccer players. Twenty-four soccer players aged under 21years old were randomly divided into experimental and control groups. The experimental group underwent 2-month FIFA 11+ training. Peak values for the components of Ground Reaction Force were significantly decreased during single leg drop landing in experimental group. In contrast, time to peak of these force variables significantly increased. According to these findings, it can be concluded that FIFA 11+ training program may have a positive effect in modifying knee injury risk factors.<strong>هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات 11+ فیفا بر متغیرهای نیروی عکسالعمل زمین هنگام حرکت فرود تکپا در بازیکنان فوتبال مرد جوان بود. بدینمنظور، 24 بازیکن فوتبال زیر 21 سال بهصورت تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند و گروه تجربی بهمدت دو ماه تحت تمرینات 11+ فیفا قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که حداکثر مقدار مؤلفههای عمودی، قدامی خلفی و داخلی ـ خارجی نیروی عکسالعمل زمین در پسآزمون گروه تجربی، بهطور معناداری کاهش یافته است. درمقابل، زمان رسیدن به حداکثر مقدار مؤلفههای نیروی عکسالعمل زمین افزایش پیدا کرده است. بهطورکلی،</strong><strong>میتوان عنوان کرد که احتمالاٌ برنامۀ تمرینات 11+ فیفا میتواند تأثیر مثبتی بر تعدیل عوامل خطرساز آسیب زانو داشته باشد.</strong>